لغت نامه اصطلاحات آجری به ترتیب حروف الفبا
ا، آ، اِ، اُ، اَ
اسپر – جرزهای طرفین یک طاق نما
استخوان بندی – بن مایه
اسلیمی – گل های تزیینی با ساقه های پیچ خورده
ایوان – تالاری مسقف مشرف به میانسرا (حیاط)
آب انبار – منبع آب. آب انبارها معمولا زیر زمین واقع شده و آب آنها از قنات تامین می شود.
آب چین – دوغاب ریزی آجر کاری ها با ملات ماسه و سیمان یا مانند آن
آهن گم – آهن های سقف که روی آنها با آجر پوشیده شده باشد و نمای آن خندان است.
آبخور – آجری که آب در آن نفوذ کند و نرم شود.
آبدیده – محکم
آجر ایرانی – آجر در ابعاد 25*25 سانتیمتر
آجر آبساب – آجری که در داخل آب گذاشته شود و بعد از آبخور شدن با آجر دیگر ساییده شود.
آجر برگ بیدی – آجری که به شکل برگ درخت بید طراحی شده و تراش خورده باشد.
آجر پیشبر – خشت خام را قبل از اینکه سفت شود با وسایل تیز و برنده شکل می دهند و سپس در کوره می گذارند.
آجر تزیینی – آجری که روی آن نقش داشته باشد و به عنوان تزیین روی بنا به کار برده شود.
آجر توکار – آجرهایی که مناسب روی دیوار نیستند و از آن ها در داخل دیوار استفاده می کنند.
آجر چارک – یک چهارم آجر کامل
آجر چارکه با نقش چهارلنگه – یک چهارم آجر که اقطار آن با یک خط حکاکی شده به یکدیگر متصل شود.
آجر چشم گاوی – نیمه آجری با نقش لوزی برجسته شبیه به چشم گاو
آجر چین – آجرکار. بنا. کسی که با آجرچینی بنایی را می سازد.
آجر چین در هم – نما چین آجری با رج های نامنظم
آجر خام – آجر پخته نشده.
آجر دندان موشی – مجموعه آجرهای سه گوش مانند دندان موش که یک گوشه آن به طرف بیرون بنا چیده شده است.
آجر دوبَر پخ – آجری که دو طرف لبه طولی آن اریب تراش خورده باشد.
آجر دوقدی – یک هشتم آجر
آجر زنجیر گوشواره ای – تراش عمودی آجر به شکل آویز گوشواره
آجر زنجیر نیزه ای – پیکانی. مجموعه آجرهای تراش خورده به صورت نوک نیزه که زنجیروار عمودی روی هم قرار گرفته اند.
آجر ساده – آجری که روی آن حکاکی و تزیین نداشته باشد و بیشتر در کف حیاط و پشت بام به کار برده می شد.
آجر سفال – آجر نازک که به صورت نقش دار و ساده روی بنا و پشت بام ها با شکل و طرح های مختلف کار می شود.
آجر سلاتی – آجر چهارگوش قرمز رنگ
آجر سینه کفتری – نیمه آجری که در ضلع کوچک تر آن یک قوس تند و یک قوس کند مانند سینه کبوتر تراش خورده باشد.
آجر طرح کلاهخودی – مجموعه آجری که به شکل کلاهخود جنگی چیدمان شده باشد.
آجر طرح گُل شستی – گلبرگ های این گل شبیه اثر شست انگشت دست روی گِل است.
آجر فتیله فلکه – آجری که از طرف طولی آن قوس داشته باشد و روی آن به حالت کوژ (مقعر) تیشه داری شده باشد.
آجر فشاری – آجرهایی که با دستگاه از فشار گِل داخل قالب تهیه می شود.
آجر فلکه نقش دار – میدان، گرد. آجری که از طرف یک شلع ان به شکل نیم دایره تراش خورده و روی آن نقوش تزیینی حکاکی شده است.
آجر فنجانی – یک چهارم آجر که به شکل فنجان بدون دسته تراش خورده باشد.
آجر فندقی – آجر تزیینی که به شکل فندق تیشه داری شده باشد.
آجر فندقی آبشار – آجری که درازتر از آجر فندقی تراش خورده است و به سبب شیار وسط آن در قسمتی نصب می شود که آب باران را بتواند به بیرون هدایت کند.
آجر قاشقی فلکه – آجری که از قسمت طولی آن نیم گِرد برش خورده و به شکل گودی قاشق، کاو (محدب) تیشه داری شده باشد.
آجر قزاقی – آجر نیمه 20*10 که در زمان قاجار و پهلوی اول از روسیه به ایران وارد شد.
آجر قلمدانی – یک چهارم آجر که از طول به اندازه 20*5 برش خورده باشد (به شکل جعبه جاقلمی).
آجر قناسی – آجری که از قسمت یکی از اقطار دو نیم شده باشد.
آجر قواره بُر – آجری که خاص یک فضای مشخص قبل از بردن به کوره بریده شده باشد.
آجر کلاغ پر – نیمه آجری که یک گوشه ان به اندازه نصف ضلع کوچک آجر قطع شده باشد.
آجر کلوکه الماسی – یک شانزدهم آجر که به صورت الماس چند وجهی تراش خورده و برجسته نمایی شده است.
آجر گُل بشقابی – آجر تزیینی که روی آن طرح گل تراش خورده و به صورت بشقاب پهن است.
آجر لب پخ – آجری که یکی از اضلاع آن اریب تراش خورده باشد.
آجر لعابدار – آجری که روی آن را لعاب داده و در کوره پخته باشند.
آجر مهره تسبیحی – مجموعه آجرهایی که به صورت گِرد در کنار هم تراش خورده باشند، مانند تزیینات مقبره امیر اسماعیل سامانی. آجری که طول آن به صورت دایره مانند دانه های تسبیح تراش خورده باشد.
آجر مُهری – آجری که در اثر فشار گِل داخل قالب نقش داری تهیه می گردد.
آجر نقش بازوبندی – یک چهارم آجر یا آجر نیمه با طرح بازوبند. نام آن از جعبه ای گرفته شده که داخل آن دعا می گذاشتند و برای دور کردن بلا به بازوی خود می بستند.
آجر نما – روی بنا که با آجر کار شده باشد.
آجر نیم گرد زهدار – از نام زهکشی کشاورزی گرفته شده است، آجری که در قسمت عرضی آن مانند زه تراش خورده باشد.
آجر نیم لا – آجر به قطر 2.5 سانتیمتر
آجر نیمه قاشقی – آجری که از طرف طول آن به صورت نیم قوس شبیه به نصف گودی داخل قاشق تراش خورده باشد.
آجر نیمه کله قندی – کله قدی. آجری که از یک سوم ضلع بالایی سمت راست به یک سوم ضلع پایین سمت چپ به صورت اریب برش بخورد، به شکل نیمه کله قند یا مثلثی که نوک آن بریده شده باشد.
آجرکاری – آجرچینی، چیدن آجر روی بنا با طرح های تزیینی و ساده.
آز آب و گل در آمدن – آزمایش شده. در اینجا امتحان خود را پس دادن.
آویز کله قندی – مجموعه آجرهایی که به شکل کله قند وارونه است و در قرنیزها به کار برده می شود.
آهک زنده – آهک اب ندیده.
ب
بالشتک – آجر یا قطعه بتنی که زیر سر تیرآهن با مصالح پوششی دیگر قرار می دهند.
بالکن – ایوان کوچک جلو در ورودی عمارت (خانه)
بالنج – کمان بالاتر از پاطاق را گویند.
برج مقبره – مقبره ای که ارتفاع آن زیاد باشد و برای دیدبانی یا به عنوان برج راهنما استفاده شود.
بلدیه – شهرداری
بند یا لابند – محل اتصال دو دیوار طولی
بندآجری – قطعه آجری که فاصله دو آجر در سقف را پر کند.
بندپولی – قطعه آجری با ضخامت تقریبی یک سکه (حدود یک تا یک و نیم سانتیمتر)
بندکلوکی – قطعه آجری است به اندازه کلوک که لای بند آجرهای قوس به کار می رود.
پ
پا شتری – مجموعه آجرهای تراش خورده که به صورت وارونه به صورت پای شتر چیدمان شود.
پاباریک – مانند ترنج در کاشیکاری
پاره آجر – قطعات مختلف آجر
پاسنگ – پاخور پای دیوار
پاطاق – شروع طاق از روی پایه یا دیوار
پاکار قوس – پاطاق. جایی که طاق از بالای پایه شروع می شود. محل اتکای هر یک از دو سر قوس بر پایه های جانبی.
پالانه – آجرکاری که مانند فرش آجر بعد از ساختن سقف انجام می شود (سقف های تیغه ای).
پای کار – زیر دست استادکار، زمانی که استاد کار در حال کار است.
پای کرسی – پای جلسه درس. زمستان ها مردم در خانه هایشان دور کرسی می نشستند و داستان های شاهنامه و… می خواندند.
پایه و نعل درگاهی – پایه های قائم و سنگ یا تیری که بالای سردر ورودی پایه گذاشته می شود.
پخ – گوشه ای از آجر را فارسی بر کردن یا در زاویه دیوارها ماهیچه ساختن.
پخ آیینه ای یا فارسی بر – ضخامت آجر را در زاویه تراشیدن (آن را از حالت 90 درجه خارج کردن)
پشت بغل – دو طرف قوس که عمودی ساخته شده است.
پشت در – درگاهی پشت در
پکافته – دیوار تیغه ای که به دیوار اصلی چسبیده است.
پنجه موشی – آجری که مانند پنجه موش در قدیم ساخته می شد.
پوسته – روکشی است که روی گنبدها یا آجرکاری ها می کشند. این پوسته می تواند از مصالح مختلف ساختمانی مانند ماسه و سیمان، بتن و مانند آنها باشد.
پیش طره – پیشامدگی سقف بالکن، جلوآمدگی سایبان بالای پنجره.
پیشانی پنجره – بالای پنجره. بر آمدگی دیوار بالای پنجره.
پیمون – اندازه های مشخص که در طرح تکرار می شود. اندازه و مقیاس. پیمون دو نوع است: پیمون کوچک به طول 14 گره و پیمون بزرگ به طول 18 گره.
ت
تاج – بالای قوس
تاج قوس – طرحی که در بالای تقاطع دو قوس زده می شود.
تاریک کردن – آجرکاری سقف را به اتمام رسانیدن به طوری که جلوی روشنایی گرفته شود.
تخت کردن – آجرکاری که تا زیرسقف انجام می شود و روی آن محل سقف است، یا ردیف آخر آجرکاری دیوار.
توپُر – محکم و مقاوم
توکار – داخل دیوار
تیشه دار – کسی که با تیشه آجر را می تراشد و روی آن حکاکی می کند.
تیغه – دیوار شش سانتیمتری که واسطه دو فضا باشد.
تیشه داری – آجری که با تیشه تراش خورده باشد.
تیغه – دیوار نازک و جداکننده
تیزه – محل اتصال دو کمان قوس
تیغه کلاغ پر – آجرهایی که از ضخامت آنها به شکل مربع قناس در امتداد و روی هم قرار گیرند (تیغه) و در چهارطرف تیغه مثلث ها و لوزی هایی ساخته می شود.
ج
جان پناه – دست انداز لبه بام
جرز – دیوار یا پایه ضخیمی است که باربر باشد.
جفت – قرینه سازی، قرینه بودن
جفت و جور – در کنار هم متناسب قرار گرفتن.
جوک – نوعی آجرکاری زیگزاگ
جهازه – قالب سازی زیر قوس رومی
چ
چارک یا چهار یک – یک چهارم آجر (در آجرهای 6*10*20)
چپ و راست زدن – اندازه گیری دو قطر در مربع یا مربع مستطیل
چّروادار – کسی که تعدادی الاغ دارد و با آنها بار حمل می کند.
چغازنبیل – روی هم چیده شده، یکی از بازمانده های معماری ایلامی نیایشگاه یا زیگورات چغازنبیل در نزدیکی شوش است که از سال 1250 پیش از میلاد بر جای مانده است که همگی از خشت ساخته شده و روی آن نماسازی شده است.
چوب بست – داربست چوبی
چهار دانگ – سه قسمت از چهار قسمت آجر
چهار طاقی – چهار قسمت از سقفی که همزمان می سازند (طاق چهار قسمتی).
چینه – رگ چین یا لایه ی گِل
ح
حجره – دکان مغازه
خ
خاک بی بنیه – خاکی که از آن آجر مناسبی درست نشود.
خرپشته – سرپناه پله روی بام
خرند جناغی – چیدن آجر به شکل هفت و هشت. زیگزاگی
خشتمال – کسی که گِل را ورز می دهد و با فشار داخل قالب چوبی جهت تولید خشت خام می نماید.
خط بنایی – خطی که به اشکال راست خط و زاویه دار در آمده و در آجرکاری و کاشیکاری مساجد و برای نوشتن آیات قرآن به کار برده می شود.
خفته و راسته – آجرهایی که یکی خوابیده و یکی ایستاده پهلوی هم قرار گیرند.
خفنگ – بادگیر یا دریچه بالای در و پمجره
خنچه پوش – طاق با تزیینات
خندان – فاصله آجرها که قابل بندکشی باشد.
خورشیدی – معمولا سوراخ وسط سقف را گویند که نور آفتاب از آن عبور کند.
د
داری – سوراخ های که در جای مناسب در دیوارها تعبیه می کردند و چوب های عمودی در آن نصب می کردند و چوب های کلاف را به آن بند و بست می دادند.
درپوش – قسمتی که روی دیوار آجری یا دیوارهای دیگر می سازند.
درز – فاصله بین دو آجر
درز ملات – درز عمودی بین آجرها
درگاهی – بین دو ستون که بالای آن پوشیده باشد.
دست انداز – لبه ایوان یا بام یا پله ها که از مصالح ساختمانی ساخته شده باشد.
دم کاردی – آجری که یک لبه آن تیز و لبه دیگر آن مانند کلوک باشد.
دندان موشی – آجرهایی که مانند دندان موش لب تیز ساخته می شود.
دوال – برجستگی هایی که مانند طاقچه بر بدنه دیوار می ساختند.
دیوار باربر – دیوارهای ضخیم که سقف روی آنها قرار گیرد.
دهانه – فاصله دو دیوار که روی آن طاق زده می شود.
دیوار توپر – دیوارهایی که کامل با آجر و مصالح دیگر ساخته شده است.
دودکش – کانال های باریکی که دود را از اتاق یا آشپزخانه به خارج هدایت کند.
دیوار حایل – دیوار جداکننده فضا
دوپوش – گنبدی که یک سقف در زیر و یک سقف در بالا باشد و فضایی بین این دو سقف به وجود آید.
دیوار مجوف – دیوار توخالی
ر
رج آجر – رگچین، مجموعه آجرهایی که به صورت عرضی در یک ردیف چیده می شود.
رج بنا – ردیف آجرکاری که براس ساختن دیوارها الگو می شود.
رف – طاقچه های بلندی که در اتاق ها می ساختند و به نام طاقچه بلند معروف بود.
رگ پوش یا رج پوش – آجرکاری سقفی که آجرها از ضخامت در رج های منظم قرار گیرند.
روبنایی – لایه ای که روی بنا جهت تزیین کشیده می شود.
روکار – نمای ساختمان
رئی – اثار قدیمی زیرخاکی بعد از اسلام
ز
زبان دری – زبانی که بعد از پهلوی ساسانی و بعد از اسلام متداول شد و با اندک تغییراتی به زبان کنونی تبدیل گردید.
زنجاب – سیراب کردن آجرها
زیت – زیر
زیرکار – هر حرکتی که در ساختمان انجام پذیرد و روی آن نماسازی شود.
س
سابات (ساباط) – درگاه با پوشش قوسی
ستون لغازی – دو ستون تزیینی که در دو طرف پنجره، در و قاب بندی قرار می گیرد.
سر و ته زدن – اندازه گیری اضلاع مقابل در مربع یا مربع مستطیل
سرسفت – دیوارهای عمودی که سر آن جلوتر از عمود است.
سرواافتاده – دیوارهای عمودی که از عمود خارج شده و سر آن عقب تر از عمود است.
سفال پزان – محله ای که در آنجا کوره های سفال پزی وجود دارد.
سفت کاری – اسکلت و آجرکاری هر بنا
سقف خارجی – گنبدهایی که نمای آن از خارج پیداست.
سقف داخلی – سقف هایی که از داخل شبستان پیداست.
سنتوری – سه گوش بالای درگاه در معماری کلاسیک
سنگ بادبُر – سنگ مکعب قواره شده
سنگچین بادبُر درهم – رگچین سنگ های قواره یا چهارگوش با درزهای نا منظم.
سوراخ مشتو – سوراخ هایی است ده در ده سانتیمتر که در امتداد هم در دیوار تعبیه می کردند تا بتوانند دستک هایی که در آن قرار دهند و روی دستک ها تخته گذاری کنند که کارگران روی آنها کار کنند (امروز به جای آن داربست های فلزی به کار می رود).
ش
شانه – جایی نزدیک به تیزه قوس
شبستان – جای سرپوشیده
شفته – ترکیبی از آهک، گل رس و ماسه که برای یکنواخت شدن زیر ساختمان در پی سازی به کار می برند.
شکرگاه – کمان بین بالنج و شانه
شیروانی – روی پشت بام که به صورت شیبدار با حلب پوشانده شده باشد.
شیوه معماری خراسانی – این شیوه در سده نخست هجری پدید آمد و تا سده چهارم ادامه یافت. در این زمان بیشتر تحولات فرهنگی در خراسان رخ می داد. این سرزمین، زادگاه نخستین نمونه های هنر و معماری اسلامی است و از آنجا به شهرهای دیگر گسترش پیدا کرده است.
همچنین بخوانید: همه چیز درباره آجرها: انواع، مصالح و روش
ص
صحن – حیاط
صندوقه – دیوار مجوف که با آجر معمولی ساخته شده باشد.
ط
طاق چشمه – سقف های گنبدی و تو گود
طاقچه – سکوهایی که در دیوار اتاق ها تعبیه می کردند و محل گذاشتن اشیاء بود.
طاق ضربی – پوشش فاصله دهانه های تیرآهن که با آجر طاق زده می شود.
طلبه کردن – به طور کلی مصالح ساختمانی که روی دیوار انجام گرفته و بر اثر فشار زیاد یا رطوبت یا عوامل دیگر از آجرکاری جدا شده است.
طاق نما – تو رفتگی قسمت یا قسمت هایی از دیوار
ع غ
عرقچین – روی سقف یا زندیکی های کوهنال
غوطه ای – آجر را از لبه گرد کردن
ف
فتیله – آجر را از لبه گرد کردن
فرش کف – آجرکاری کف بنا
فرنگی – غربی – منسوب به غرب
ق
قاب بندی – کادربندی. محل نصب کتیبه
قاشقی – خیاره. تراش گود با شیار قائم روی میله ستون.
قاشقی – ضخامت لبه آجر را گرد کردن
قطّاع – کسی گه آجر کامل را با شکستن به آجر نیمه و… تبدیل می کند.
ققنوس – مرغ آتش. مرغ افسانه ای بسیار زیبا که در پایان عمر چند صد ساله خود می سوخت و از خاکستر جسدش دوباره مرغی جوان تولد می یافت.
قلمدانی – یک چهارم طولی آجر چهارگوش با نصف آجر 10*20 در طول
قناس – کج
قوس جناغی – قوس تیزه دار با دو خمیدگی جانبی جناغی شکل، خمیدگی روی مقعر و زیرین محدب.
قوس دالبری – قوس چند پره
قی کردن – خارج شدن ملات از لای رج آجرها در ردیف آجرکاری
ک
کادر – آجرچینی اطراف سردرها، قاب سازی در اطراف پنجره ها و غیره
کاریز – قنات. چاه هایی که به صورت شبکه به هم متصل هستند و آب در آنها جاری است.
کاسه – گودی داخل سقف
کتیبه – آجرکاری بالای دیوار ساختمان
کلاف – چوب هایی که روی دیوار نصب می کردند و با میخ به هم پیوند می دادند و به جای شناژ امروزی استفاده می کردند.
کلاهک بالای دودکش – وسیله ای که با آجر یا مصالح دیگر بالای دودکش برای جلوگیری از فشار هوا و باد و باران می سازند.
کلوک – یک چهارم آجر
کلّه – قسمت عرضی یا باریک اجر که در نماچینی دیده می شود.
کله گاوی – مجموعه آجرهای تراش خورده در کنار هم که شکل ساده شده سر گاو را نشان می دهد.
کله گوش یا گوش پریده – قسمتی از گوشه آجر را به شکل مثلثی شکستن
کنج – زاویه داخلی دو دیوار
کنگره – دندانه های بالای برج و بارو
کور کردن – آجرکاری سقف را تمام کردن
کوره پوش – سقف های قوسی طولی
کوره ملات – فاصله دو آجر
گ
گبری – اشیای قدیمی و زیرخاکی قبل از اسلام
گچ اندود – مخلوط گچ با آهک آبدیده و سیمان برای اندودکاری فضاهای درونی و بیرونی بنا.
گربه رو – کانال هایی که در زیر کف ساختمان برای انتقال هوا می سازند.
گری چینی – آجرکاری دیوار که روی آنها تعمیر شود.
گل نو – شبکه آجری
گنبدخانه – بنای گرد و گنبدار. سرسرای گرد که گنبد بر روی آن قرار می گیرد.
گوشوار – چهار ضلعی که در گوشه سقف می سازند که سقف را از چهار به هشت ضلعی تبدیل کند.
گیلویی – واسطه بین دیوار قائم و سقف
ل
لاچسب – آجرکاری سقفی که آجرها از سطح به محل قوس چسبانیده شود.
لب پخ – ضخامت آجر را فارسی بر کردن
لچکی – یک چهارم طرح ترنج که در گوشه قاب ها و کتیبه ها استفاده می کنند. سه گوشه به وجود آمده بین دو قوس و گنبد.
لغاز – برآمدگی در گوشه اتاق و غیره
لغازی – عضو عمودی در دو طرف درگاه که چارچوب در یا پنجره درون آن نصب می شود.
لقمه – روزی حلال. کار و کاسبی که درآمد آن حلال باشد.
لنگه – تک. جفت نبودن.
لنگه طاق – طاق را به چند قسمت تقسیم کردن و یک قسمت از تقسیمات طاق
م
مال بند – گیره های تعبیه شده در بدنه دیوار که افسار چارپایان را به آن می بستند.
ملات – ماده خمیر مانندی که بین دو آجر قرار می گیرد.
مهرکردن – آجرکاری سقفی را تمام کردن
میل – مناره، به عنوان یادبود ساخته می شود و یا در کنار آبادی ها جهت راهنمای کاروانیان بنا می شود.
ن
نبش – زاویه خارجی دیوار
نره – آجرهایی که از ضخامت پهلوی هم قرار گرفته اند.
نره دندان موشی – آجرهایی که از ضخامت به شکل مربع قناس دنباله هم قرار گیرند.
نصاب – نصب کننده آجر. آجرچین
نقش زنی – نقش کشیدن. نقاشی کشیدن
نقشین – دارای نقش و نگار
نورگیر – سوراخی در سقف که نور از آن عبور کند یا پنجره های کوچکی در دیوار.
نیم گرد یا لب شتری – لبه آجری که از قطر گرد شده باشد.
نیمه – نصف آجر
ه
هره – آجرهای عرضی یا طولی که از قطر پهلوی یکدیگر قرار گیرند.
هم مالیده – گرد کردن لبه آجرها به طوری که نه فارسی بر باشد نه فتیله.
یال شتری – کتیبه روی دیوار که به طور پله ای از دو طرف عقب نشینی داشته باشد.
همچنین بخوانید: جایگاه آجر در معماری مدرن